یک شغل پر مخاطره به نام داربست بندی
یک شغل پر مخاطره به نام داربست بندی

 

»توكل به خــدا»؛ این جملــه  ورد هر روز اوســت کــه مــدام در زبانــش مــی چرخــد. هــر صبــح کــه از خانــه بیرون می زند، هر زمان که در ارتفاع ایســتاده و شــهر زیــر پایــش قــرار مــی گیــرد و هــر بــار کــه از آن بالا به پایین می آید، می گویــد: »توکل به خــدا.« عبدالله رضایی که در آستانه 60 ســالگی به سر می برد، حالا بیــش از نیمــی از عمــر خــود را بر فــراز داربســت های فلزی گذرانده اســت؛ جایی که به قــول خودش هر کســی نمی تواند دوام بیارد و تنها «گاو نر می خواهد و مرد کهن

رضایی اما آدم ریسک پذیر و اهل خطری است و هر بار که پایش را روی داربســت های فلزی سیاه رنگ می گذارد، پــی همه چیــز را به خودش مــی مالد. او همیشــه بدون هیــچ تــرس و واهمــه ای کارش را به آخر می رساند. رضایــی عاشــق حرفــه اش اســت و آن را کاری متنــوع و هیجان آور می داند: »علی رغم آنکه بستن داربست های فلزی و رفتن روی آن بســیار خطرنا ک و اســترس آور اســت اما کار متنوع و هیجــان آوری اســت. علاوه بر ایــن پریدن بــه این طــرف و آن طــرف و قــدم زدن بر روی داربســت های فلــزی، موجب نیرومند شــدن بدن مــی شــود. مثلاً  یکــی از همکارانمان بــا وجود اینکــه 70 را گذارنده، ولــی هنوز هم بالای داربســت می رود و کار می کندتنوع و هیجان و ریسک پذیری راه رفتن بر روی لوله های آهنین اما باعث نمی شــود که او از سختی و مشقت حرفــه اش ســخن بــه میــان نیــاورد و ســکوت کند. اینگونــه کــه رضایــی بــه «اصفهــان زیبا» مــی گوید: »شــرایط جوی و آب و هوا شــغل ما را تحت تاثیر قرار مــی دهد. بــه نحوی کــه هنگام بــارش بــاران و برف در زمســتان به دلیل لغزنده بودن لوله های آهنی وهمچنین احتمال وقوع حوادثــی از جملــه بــرق گرفتگی، نمــی توانیم کار کنیــم. تابســتان هــا هــم هــوا خیلــی گــرم اســت و هم هــر روز آفتــاب عمود می شــود بر داربســت ها و آنقــــــدر آنهـــــا را داغ می کند که کســی جرات پــا گذاشــتن روی آن را ندارد

ســختی کار بــه مــا تعلق نمی گیرد

بــه گفتــه او، هــر چنــد مشــغول شــدن در ایــن حرفه ســختی های متعددی را به دنبــال خود دارد و به نوعــی انســان در ایــن کار با جان خــودش بازی مــی کنــد امــا هنــوز شــغلمان جزء مشــاغل ســخت محسوب نمی شود و سختی کار به ما تعلق نمی گیرد و برای باز نشسته شدن باید 30 سال کار کنیم. البته ایــن در حالی اســت کــه مطابق بــا بررســی هایی که انجــام داده ام، شــغل داربســت فلزی در شــهرهای دیگر جزء مشــاغل ســخت اســت، امــا در اصفهان با وجود پیگیری های بســیار زیادی که انجام داده ایم، هنوز راه به جایی نبرده ایم. مشکل این صنف فقط به همین جا ختم نمی شود بلکه از آنجا که کار کردن بر روی داربست های فلزی و یا اجاره دادن آن وابستگی مستقیمی با ساختمان سازی دارد، این روزها افراد شاغل در این حرفه دل خوشی از کسب و کارشان ندارند و معتقدند که چون بازار ساخت و ساز مسکن چند سالی است که در رکود به ســر می برد آنها هم از کار بیکار شــده اند و خرج و مخارجشان را به سختی در می آورند. رضایی نیز این موضــوع را تایید می کند و می گوید: »تا 10 ســال پیش خــود من حــدود 20 کارگر داشــتم اما شرایط موجب شــد تا آهسته آهســته دچار افت اقتصادی شوم. شــرایط بد اقتصــادی تا آنجــا پیش رفت کــه مجبور به تعدیل نیرو شــدم و الان فقط چهار کارگر دارم که آنها هم به خاطــر همین وضعیت نابســامان مجبور هســتند، مدارا کنند و با همان درآمد اندک بسوزند و بسازند

یک قصه تکراری

از همه اینها گذشته اخذ مالیات های گزاف، گلایه ای است که کمتر صنفی از آن سخن به میان نمی آورد و شــکایت نمــی کنــد؛ مالیــات هایی که بلای جان همه اصنــاف شــده و آنها همیشــه با دلخــوری از آن می گویند. رضایــی هــم دل پــری از همیــن مالیــات هــا دارد؛ آنجــا کــه در گفــت و گو بــا «اصفهــان زیبــا» مــی گوید: » بــا وجــود اینکــه طبــق قانــون اداره کار، روزهــای پنجشــنبه و جمعــه و همچنین دیگــر تعطیلی های رســمی کشــور که ســر جمع حدود چهار یا 5/4 ماه مــی شــود، مــا و همکارانمــان کار نداریــم و تعطیــل هســتیم، اما ســازمان امور مالیاتی هنگام محاسبه مالیــات 360 روز کامــل را در نظــر مــی گیــرد و آن را مبنای اخذ مالیات قرار می دهدا گر چه راه رفتن البه الی داربست های سیاه فلزی کار بسیار سخت و خطرنا کی است اما عبداهلل رضایی بعد از گذشــت 30 ســال کار کــردن، هنوز شــغلش را دوســت دارد و هر صبــح کــه از خانه بیرون مــی زند، می گوید: »توکل به خدا

منبع : روزنامه اصفهان زیبا

یک شغل پر مخاطره به نام داربست بندی

دوشنبه, 03 دی 1397
اشتراک گذاری :

تعداد نظرات : 0

ثبت نظر
داربستان