در رابطه با ابعاد تمهيدات لازم براي پيشبرد اقدامات مقاوم سازي دربرابر سيل، موارد ذيل قابل ذكراست:
· تمهيدات فردي و جامعه
· تمهيدات (دولت) محلي
· تمهيدات منطقه اي و ملي
مسئله مهم اين است كه تعادل و توازون بين مشاركت مردمي و كارهاي عمومي ناشي از مشاركت دولتي، بين محافظت از سيل و مقاوم سازي در برابر سيل و بين خود جوشي هاي مردمي و قوانين و مقررات انگيزشي حكومتي مشخص و معلوم شود. رهيافت از پايين به بالا كه در آن افراد و يا جوامع كوچك ياد گرفته اند كه با سيل زندگي كنند و تمهيدات مقاوم سازي در برابر سيل در مقياسي محدود مبتني بر سيلاب هاي مشاهده اي (مثلا" در 50 سال گذشته) در محل هاي خاص صورت مي پذيرد. ليكن خسارات سيلاب وقتي بيشتر مي شود كه تاسيسات حفاظت از سيل بر مبناي سيلاب دوره برگشت يك صد ساله طراحي و اجرا شده باشد. زيرا مردم به اعتبار وجود تاسيسات حفاظتي به ظاهر مطمئن در ناحيه حفاظت شده با خاطري آسوده اقامت مي كنند و همگي، مقابله با سيل را به فراموشي مي سپارند. اگر در چنين وضعيتي سيل اتفاق افتاده، از سيل مورد نظر در طراحي تجاوز كند خسارات و ويراني هاي سيل بيشتر از مورد فوق الذكر خواهد بود. بنابراين برنامه ريزي و طراحي مقاوم سازي در برابر سيل يك تصميم گيري دولتي (رهيافت بالا به پايين) بوده و خود مردم از خسارت پذيري خود در برابر سيل آگاهي ندارند. گزينه انتخابي براي مقاوم سازي در برابر سيل بايد به خوبي عمل كند. هزينه اقدامات مربوط به مقاوم سازي نبايد بيش از منافعي باشد كه از نقش حفاظتي آنها حاصل مي شود.
انواع مقاوم سازي ها در برابر سيل
اساساً چهار نوع مقاوم سازي در برابر سيل پيشنهاد مي شود:
· حفاظت از تاسيسات زيربنايي
· حفاظت از ساختمان ها
· تمهيدات هدايت و راهنمايي در شرايط اضطراري
- ايجاد نواحي مفر (محل فرار) و گريز براي مردم و دامها و تعلقات آنان
- ايجاد تمهيدات براي دسترسي مطمئن (مثل جاده ها و پل ها) به تجهيزات در زمان وقوع سيل (يا قبل از وقوع سيل).
- دسترسي به تسهيلاتي چون عرضه آب، اصول بهداشتي و ذخيره سيل در مناطق مفر
· مقاوم سازي كشاورزي در برابر سيل.
اصول مرتبط با اجراي مقاوم سازي در برابر سيل
در كاهش خرابيهاي سيل (1991، ADB)، ده اصل راهنماي كاهش خرابي ها، ذكر شده است. آنچه از اين ده مورد در عمليات مقاوم سازي كاربرد دارد عبارتند از:
· تمهيدات فعال كننده در كاهش خطرات سيل (مثل مقاوم سازي در برابر سيل) كه ناشي از انگيزش هاست، موثرتر از تمهيدات انفعالي ناشي از قوانين و كنترل هاي محدودكننده است. تجربه نشان مي دهد كه در كشورهاي در حال توسعه تمهيدات "فعال سازي" بيشتر موفق است. اين موارد عبارت از بهره كم، مصالح ساختماني يارانه ايي، آموزش هاي عملي و غيره مي باشد.
· كاهش خطرات سيل (در اينجا مقاوم سازي در برابر سيل) نبايد مجزا از عناصر برنامه ريزي هاي بلاياي طبيعي باشد (در اينجا حفاظت از سيل، پيش بيني و هشدار قبل از وقوع سيل، واكنش در برابر سيل، مقابله با سيل و غيره موردنظر است). در اينجا ترس از رهيافت هاي منفرد و غير يكپارچه است. به ويژه وقتي كه وزارتخانه هاي مختلف دولت يا ساير موسسات مسئوليت عناصر فهرست شده را داشته باشند.
· وقتي منابع محدود است بايد اولويت بندي محافظت از گروه هاي كليدي جامعه، خدمات رساني در بحران، و بخش هاي اقتصادي حياتي مد نظر باشد.
· (مقاوم سازي در برابر سيل) ... بايد از نظر تغيير بافت، نحوه مقابله با خطرات تخريب سيل و منابع مستمراً پايش و ارزيابي شود. مقاوم سازي در برابر سيل، در شرايط زيست محيطي متغير يك فرايند فعال و پويا است.
· (مقاوم سازي در برابر سيل) ... بايد پايدار باشد به نحوي كه در دوره هاي بلند مدت در بين سيلاب هاي بزرگ از بي علاقه گي و بي تفاوتي مردم پرهيز شود.
مقاوم سازي ساختمان ها در برابر سيل
(1) در زمان سيل، طبقه همكف را سيل خواهد گرفت و ساكنين صرفاً به طبقات بالاتر خواهند رفت.
(2) تراز طبقه همكف تا تراز سيل مشخص بالا برده مي شوند و سيل گيري فقط وقتي صورت مي گيرد كه سيل هاي بزرگ به وقوع پيوسته باشد.
(3) ساختمان با ديواره هاي احداثي از كيسه هاي شن (در شرايط اضطراري) در اطراف آن حفاظت مي شود.
(4) ساختمان در نقطه ايي قرار مي گيرد كه هميشه مصون از سيل بوده و بر اسكلت تيركوبي احداث شده است.
مقاوم سازي اراضي كشاورزي در برابر سيل
· معرفي انواع مناسبي از برنج كه نشا كردن آنها ديرتر بوده و از خسارات سيل هايي كه اواخر فصل سيلاب به وقوع مي پيوندند، در امان باشند. همچنين انواع اصلاح شده از برنج هاي شناور فوق الذكر تكثير و توزيع شود.
· توصيه در مورد انتخاب الگوي كشت مناسب براي شرايطي كه طرح هاي حفاظتي سيلاب در مراحل اوليه بهره برداري ايمني كاملي را كه كشاورزان تصور دارند، فراهم نمي كنند.
· مديريت آب با هدف تاخير در آبگرفتگي اراضي با استفاده از ديواره هاي خاكي نيمه مستغرق و يا باز كردن دريچه ها به نحوي كه برداشت محصول قبل از وقوع سيل انجام شده باشد.
· ابداع و تعبيه محيط هاي عاري از سيل، انبارهاي ذخيره غذايي مقاوم به نفوذ جانداران موذي و محفظه هاي حفاظتي كه با استفاده از فناوري هاي جديد يا مصالحي كه در محل قابل دسترس نيستند، ساخته مي شوند.
· كمك در نمك زدايي نواحي سيل زده با آب شور با فراهم سازي مواد مناسب (مثل گچ) و خدمات ترويجي
مسئوليت ها
توصيه هاي چندي را در رابطه با مسئوليت سازمان هاي مسئول و مردم در زمينه مقاوم سازي در برابر سيل مي توان ارائه داد:
· مشاركت ساكنين در تأمين هزينه هاي اقدامات مقاوم سازي.
· تشويق گروه هاي محلي رسمي و غير رسمي براي آمادگي براي مقابله با سيل.
· حمايت فني و لجستيكي سازمان هاي محلي مسئول بوسيله دولت مركزي
اگر حفاظت در برابر سيل اجرا شده باشد ولي امكان وقوع سيل هايي با دوره برگشت 50-40 ساله وجود داشته باشد، بايستي دقت شود كه هوشياري مردم محلي نسبت به سيل از بين نرود. در چنين شرايطي مناسب آن است كه در هر نسل (دوره برگشت 25 - 20 ساله) يك سيل اتفاق بيفتد تا هوشياري و حساسيت مردم نسبت به سيل همچنان باقي بماند و با پول صرفه جويي شده در طرح هاي حفاظتي كم هزينه تر، طرح هاي مقابله با سيل و مقاوم سازي در برابر سيل هزينه شود نه اين كه طرح حفاظتي براي سيلاب 50 ساله اجرا شود.
اهمیت روشهای غیر سازه ای
مناطق وسيعي از جهان، اعم از كشورهاي صنعتي يا در حال توسعه در معرض خطر سيل قرار دارند. عليرغم تمام تلاش هايي كه در طول تاريخ به وسيله مردم يا دولت ها صورت گرفته است، هيچ كشوري صرف نظر از دارائي و پيشرفت تكنولوژي شان نتوانسته نواحي سيل گير خود را كاملا و براي هميشه از خطر سيل محفوظ بدارد.
دلايل بسيار ساده است:
· در تمام دنيا، رودخانه ها تامين كننده نيازهاي اوليه زندگي و منبع درآمد هستند، نظير سيستم هاي آب شرب، آبياري، انرژي، كشتيراني، ماهيگيري و غيره بخصوص براي كساني كه در سواحل آنها زندگي خود را بنا نهاده اند،
· دره هايي كه از بقاياي آبرفتي تشكيل شده اند، غني ترين اراضي از نظر كشاورزي و ساير الزامات زندگي و منابع توسعه اي كشورها مي باشند.
· براي تضمين كامل در برابر خطر پذيري سيل نياز به سرمايه گذاري بسيار زياد و ايجاد سازه هاي پرهزينه و گراني است كه از عهده هر كشوري، حتي كشورهاي بسيار ثروتمند خارج است. بعلاوه، ايجاد چنين تمهيداتي ممكن است باعث از بين رفتن و حذف جاده ها، خطوط ارتباطي و بسياري از تاسيساتي بشود كه خود آنها براي تشكيل مدنيت در طول رودخانه ها و در دشتهاي آبرفتي آنها ايجاد شده اند. بنابراين سطوح ايجاد حفاظت در برابر سيل محدود است و در بسياري از حالات دوره برگشت سيل 10 تا 100 سال منظور مي شود. پيش بيني سيل و همراه با آن اطلاع رساني وقوع سيل ابزاري منطقي براي كاهش خطرات سيل نسبت به جان انسان ها و مايملك آنها در نقاط سيل گير است.
بطور بسيار خلاصه دلايل الزامي بودن تكميل روشهاي سازه اي بوسيله روشهاي غير سازه اي به شرح ذيل ميباشند:
· عدم قطعيتهاي هيدروليكي، هيدرولوژيكي، ژئوتكنيكي و همچنين كاستي هاي اجرا مانع از آن مي شوند كه اطمينان كامل از عملكرد سازه ها وجود داشته باشد.
· در دهه هاي اخير، فعاليتهاي انساني تغييرات شديدي در هيدروسيستم ها ايجاد نموده و روند كند تغييرات طبيعي را بسيار افزايش داده است. از جمله اين تغييرات مي توان به تغيير اقليم، تغييرات ناشي از احداث سازه هاي هيدروليكي، تغييرات ناشي از كاربري اراضي، تغييرات مورفولوژي، تغييرات زيست محيطي و اثرات اندركنشي اشاره نمود.
· روشهاي غير سازه اي بهتر مي توانند با پيشرفت تكنولوژي تطبيق كنند و اين مسئله مي تواند ابرازي براي مقابله با آثار زيانبار تغييرات هيدروسيستم ها و استفاده از منافع آنها باشد.
· در بسياري از موارد بعلت محدوديت منابع مالي امكان اعمال محافظه كاري در پروژه هاي مديريت سيلاب وجود ندارد. بعلاوه در مواردي كه محدوديت منابع مالي وجود ندارد، نيز انتخاب دوره هاي بازگشت طولاني توجيه اقتصادي ندارد.
· هزينه هاي روشهاي غير سازه اي عموما كمتر از روشهاي سازه اي بوده و بعلاوه اين هزينه در زمان پخش ميشود.
· در حين احداث سازه ها، اعمال روشهاي غير سازه اي تنها گزينه ممكن است. اين دوره در طرحهاي بسيار بزرگ مي تواند طولاني باشد و از نظر اقتصادي كاهش خسارات در سالهاي اول بسيار با اهميت تر از سالهاي بعدي است.
· افزايش دوره بازگشت سيلاب طراحي و افزايش ابعاد سازه ها در طولاني مدت ميتواند خطرات ناشي از سيلاب را بيشتر كند زيرا تخريب سازه هاي بزرگ عواقب بسيار فاجعه بارتري از زماني كه اصلا سازه اي احداث نشده باشد، بدنبال دارد.
· در موارد زيادي محدود كردن مسير رودخانه، عواقب زيست محيطي نامطلوبي بدنبال داشته است. در اين راستا حداقل كردن ابعاد سازه ها بوسيله تلفيق روشهاي سازه اي و غير سازه اي مطلوب است.
· يك اصل بنيادي مهندسي رودخانه ، اصلاح تدريجي رودخانه با توجه به پاسخ رودخانه و با استفاده از عمدتا انرژي جريان است كه با احداث سريع سازه هاي مديريت سيلاب تطبيق و همخواني ندارد. روشهاي غير سازه اي با كاهش ابعاد سازه ها مي توانند همخواني بيشتري ميان مهندسي رودخانه و مديريت سيلاب ايجاد نمايند.
· در بسياري موارد روشهاي غير سازه اي تنها گزينه ممكن مي باشند مانند هشدار و تخليه مردم در موجهاي عظيم ناشي از سونامي در سواحل اقيانوسها و يا طوفانهاي دريايي و يا شكست سدها. اكنون در بسياري از كشورها، برقراري سيستم اضطراري در پايين دست سدها الزامي است.
· درموارد زيادي به علت هزينه كم ، روشهاي غير سازه اي را مي توان به تنهايي اعمال نمود.
· روشهاي غير سازه اي موجب ايجاد شناخت بهتر از هيدروسيستم و تغييرات آن مي شوند و در نتيجه اين تغييرات را مي توان بهتر هدايت كرد و با آن تطبيق نمود.
· در بسياري از رودخانه ها ، احداث سيل بندها و سيل برها مي تواند موجب وخيم تر شدن مشكلات سيلاب در پايين دست گردد.
· در بسياري از سدها، هزينه هاي هنگفتي صرف ايمن سازي سد در مقابل سيلاب نادر (10000 ساله به بالا) مي شود. در عمل ريسك حاصلضرب احتمال در عواقب است و بنابراين ريسك يك سيلاب 100 ساله كه 50 درصد شهري را زير آب ببرد، 500 برابر بيشتر از ريسك سيلاب PMF مي باشد با فرض اينكه سيلاب اخير كل آن شهر را به زير آب ببرد. بنابراين ريسك سيلابهاي 100 ساله و 200 ساله مي تواند بسيار بيشتر از سيلابهاي نادر باشد و در صورت وجود مخازن، كاهش ريسك اين سيلابها مي تواند بوسيله مديريت بهينه مخزن بر اساس روشهاي غير سازه اي به انجام برسد.
منبع : http://disastermanagement.blogfa.com
ارسال نظر