ايمنی كار در ارتفاع و داربست‌ بندی
ايمنی كار در ارتفاع و داربست‌ بندی

تعریف داربست

داربست جایگاه و تکیه گاهی است موقت که اثناء اجرای عملیات ساختمانی در ارتفاع، برای نگهداری و حفظ کارگران، ساختمایه ها و افزار پیشه به پیشه دستگیر می شود.

 

انواع داربست

 داربستها عموما بسته به نوع برپایی به صورت های پایین بکار می روند:

    ساده
    معلق
    پیش آمده
    قابل نوسان
    مستقل
    برجی

 

اصطلاحات رایج در داربست

    Base plate: پایه فلزی برای پخش و پخش بار که ذیل لوله های استاندارد به پیشه می رود. (بین خاک و لوله استاندارد)
    Bay length: فاصله بین دو استاندارد مجاور در درازا و روبروی داربست.
    board: چوبی نرم که برای دسترسی به سکوهای کاری و ... به شغل میروند این چوبها باید در روبرو آتش تغییر ناپذیر باشند.
    Board beare intermediate transom: لوله ای است که در فاصله بین ledger برای تقویت سکوهای کار نصب می شود.
    brace (بریس - لوله های مهاری): به چهره اریب و ضربدری بسته می شوند و ساختمان داربست را محکم نگه میدارند و پایداری داربست بیشتر می شود.
    butlers: لوله ای که خوب با بریس ها محکم شده و برای حرکت داربست به کارمی رود.
    Castor: چرخ گردانیست با دست موزه قفل کن که به پایه استاندارد بسته شده و برای حرکت داربست به شغل می رود.
    Toe board clip: گیره نگهدارنده قرنیز.
    coupler: بستی است که برای اتصال و بستن دو لوله به همدیگر در اسکافولد به کار می رود که دو گونه هستند: 1- حامل بار و 2- غیر حامل بار
    Guard rail: لوله ای است که از تو داربست برای بازدارندگی از سرنگونی کسان بسته می شود (معمولا در ارتفاع 91 و 47 سانتیمتری از کف محل کار).
    Hoop iron: تسمه ای فلزی که به سر تخته داربست میبندند که از جدا شدن و شکاف برداشتن تخته ها بازدارندگی کند.
    Ledger (لجر): لوله ای افقی که به وسیله بستهای حامل بار به لوله عمودی (استاندارد) بسته می شود. این لوله ها از خم شدن استاندارد بازداری می کند و مانند ساپورتی برای لوله های افقی ترانزوم عمل  می کنند.
    Access plate form: سکوی ساخته شده از چوب که محل ورودی نردبان را تامین می نماید.
    Lift: مجموعه ای از لجرها و ترانزومها و تخته های حامل که یک سطح ستانی برای داربست را تامین می کنند.
    Need transom: ترانزومی که از اسکافولد خارج آمده باشد.
    Node point: محل پیوندیدن ترانزوم، لجر و استانداردها به یکدیگر را گویند.
    Puncheon: لوله ای عمودی که در زیر ترین انتهای خویش با کوپلرها به لوله ستانی وصل شده که بار را آشکارا به بیس پلیت و یا زمین نمی فرستد.
    Raker: لوله حامل بار که به شکل اریب است و برای تقویت داربست به شغل می رود.
    Scafftag: اتیکتی که در تمام راههای ورودی به داربست نصب می شود و پرتو میدهد که داربست در هفته ماضی باره بررسی قرار گرفته است و در دو رنگ سبز و قرمز می باشد (سبز داربست ایمن است.) (قرمز داربست ناایمن است.).
    Sleeve coupler: تکه ای که دو لوله را به همدیگر وصل می نماید (همراه با مغزی چدنی یا فلز دیگر).
    Sole plate: تخته الوار کوتاهی که ذیل بیس پلیت نصب می شود و خفگی وارده را توزیع می کند. در زمینهای سست و شل کاربرد زیادی دارد (بین زمین و بیس پلیت پیمان می گیرد).
    Spigot joint pin: بستی که برای اتصال دو لوله داربست به یکدیگر در پایان داربست بسته مشود.
    Standard: لوله عمودی که برای انتقال بار به سطح زمین به شغل می رود.
    Stopend: گاردریلی است که در انتهای داربست برای متمایز کردن تقدیر بدون تخته و نیز بازدارندگی از سرنگونی کسان به کار می رود.
    Tie: لوله ای که برای بستن داربست به یک لنگر به پیشه می رود.
    Toebord (قرنیز): تخته ای که در درازا لبه سکو برای ممانعت از سقوط دست موزه و اشیا به پیشه می رود.
    Transom: لوله ای که استاندارد بیرونی را به استاندارد باطنی متصل می کند. این لوله بین ledger قرار گرفته و سکوی شغل را درست می کند.
    Unitbeam: به هدف ساخت شبکه ایاز بیم های ترکیب شده به داربست.
    Working plate form (محل کار): برای تردد نفرات و جابجایی بار بهره‌گیری می شود.
    Put Log Coupler (بست های تخته): برای اتصال ترانزوم و لجر به کار دستگیر می شود.
    Joint pin (پین های اتصال): تکه ای است که برای پیوست دو لوله طولی به یکدیگر مورد کاربرد قرار می گیرد.

ﺳﻪشنبه, 20 اردیبهشت 1401
اشتراک گذاری :

تعداد نظرات : 0

ثبت نظر
داربستان